محمدمحمد، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

محمد گیان

جراحی لوزه محمد

1393/6/15 10:30
نویسنده : مامان
1,426 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه 11 مرداد ، حوالی ساعت 6صبح بیدار شدیم و با محمد و مامانش به سمت کلینیک خصوصی نور حرکت کردیم.، رفتیم  وکارهای پذریشش رو انجام دادیم به ما گفتن محمد و ببرید طبقه بالا بستریش کنید تا دکتر میان محمد روحیه خیلی خوبی داشت  به ما لباس مخصوص اطاق عمل رو دادن ومحمد هم پوشید وقتی پوشید هی میگفت ازم عکس بگیرین خانم پرستار هم بدونه هیچ مقاومت وگریه ای از طرف محمد سرم وصل کردن قرار بودش خانم دکتر ساعت 9 تشریف بیارن اما ساعت دوازده اومدن و محمدو بردن برای جراحی خیلی نگران شدم همش دعا میکردم از خدا میخواستم براش مشکلی پیش نیاد استرس داشت منو میکشت .

صدامون کردن و لوزه های محمدو رو که در آوردن نشونمون دادن.جوالی 13:30صدام کردن و رفتم تو ریکاوری و محمد به هوش اومده بود و تمام لب و دهنش خونی و رنگش زرد زرد و گریه می کرد که مامان درد دارم بریم خونه.از اینجا بریم.انقدر که گریه کرد مجبور شدم بغلش کنم که گریه اش بند بیاد و خونریزی نکنه و بغلش کردیم و  و همش گریه کرد تا اومدن و بهش مسکن زدن و یکم خوابید.اما نیمه هوش بود و همش می پرید.دردش خیلی براش زیاد بود و حوالی ساعت 15:30 گفتن اول یکم آب  بهش بدیم و اگه برنگردوند بهش بستنی بدیم.انقدر درد داشت که با مصیبت یه چند قاشق بستنی بهش دادیم.گریه می کرد و نمی خورد و فقط می گفت بریم.بعد از ظهر هم بی حال بود و نه حرف می زد و نه چیزی می خورد و فقط گریه می کرد.حوالی ساعت 17 مرخص شد و اومدیم خونه. من هم لوزه هاشو بردم آزمایشگاه برای آزمایش و داروهاشو گرفتم.

امروز شنبه خدارو شکر محمد حالش بهتر شده غذا میتونه بخوره ودو شنبه  هم باید ببریمش پیش دکترش برای معاینه.

پسندها (1)

نظرات (2)

دومین جشنواره کتابهای صوتی
7 اسفند 93 12:21
دوست عزیز دومین دوره جشنواره تولید کتابهای صوتی برای کودکان و نوجوانان(بخصوص کودکان و نوجوانان)آغاز گردیده است.از شما عزیز گرامی برای شرکت در این طرح خیرو فرهنگی و همچنین پذیرفتن عنوان همکار افتخاری دعوت بعمل می آید
زهره سحری کیسمی
17 آبان 95 10:22
iهمیشه سلامت باشه پسر شجاع و گل
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد گیان می باشد