محمدمحمد، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

محمد گیان

خونه تکونی

1389/12/16 10:31
نویسنده : مامان
1,528 بازدید
اشتراک گذاری

سلام محمد گیان

هر سال که به آخرهای سال نزذیک میشیم و قبل از سال نو مردم دیگه همه خونه هاشون برای سال نو تمیز میکنن البته نه اینکه تا موقع تمیز نمی کنن ها نه گلم تمیز کردن خانه که کار هر روزه این خونه تکونی کلی هستش باید تمام اساس خانه و فرشها همه باید برای سال نو تمیز باشه چون توی سال نو عید یدینها آغاز میشه مهمانیه آغاز میشه بین اقوام خودمان هم که رسمه در سال نو دوره مهمانیها شروع میشه هر شب خونه یکی از اقوام کل فامیل من که از همین الان روز شماری میکنم برای مهمونیها آخه خداییش خیلی خوش میگذره این هم را بگم ما که همیشه مهونیها برقراه ولی این فرق میکنه همه فامیل دور هم جمع هستن .

        

خوب دیروز که خانه را تمیز میکردیم مثلا می خواستی کمک کنی میگفتی من هم بزرگ شدم قدم بلند شده زورم زیاد شده می خوام کار کنم  کار نگو خرابکاری بگو چونکه فقط کارهای منو زیاد میکردی 2ساعت گردو غبار دیوارها و زیر فرشها را تمیز کردم بعد جناب عالی زحمت کشیدی همه را ریختی روی فرشها .و خیلی کارهای دیگه که قابل نوشتن نیست.

        

بعد که اعتراض کردم که چرا این کارو کردی قیافه حق به جانبی به خودت گرفتی و گفتی قیا فتو اینجوری نکن خوشم نمیاد بزار شب بابا بیاد بهش میگم که من کار میکردم و تمیز میکردم و گلاله ریخت روی فرشها .

 

الان که چند وقتی هم هست که زدی شیشهای میز زیر تلویزیون را شکستی بابات هم که عوض نمیکنه میگه چه فایده باز هم میزنه میشکنه بلای سر خونه آوردی که انگار اینجا زلزله آمده .

       

اینها را که مینویسم برات نه از سر گله و گله گذاری نه عزیزم فقط میخوام به عنوان یه خاطره هم برای خودم و خودت باشه که انشالله وقتی که بزرگ شدی و خاطرات کودکیتو خوندی بدونی که چه کارها که نمیکردی آره دلم

دو ستت دارم عاشقتم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان حسین
16 اسفند 89 10:57
سلام محمد جان چطوره؟خاله تو خونه تکونی
کمک مامانت کردی؟


سلام خاله مرسی حسین جان چطوره
مامان فرشته
16 اسفند 89 11:14
سلام مامان مهربون من یه پیغام دیروز گذاشتم برای عزیزم اما مثل اینکه نرسیده ............ خسته نباشی از خونه تکونی می دونم با یه بچه خیلی سخته .......... محمد جونم به مامان کمکم کن باشه گلم بوسسسس


سلام خاله ممنون نه متاسفانه نرسیده
آنیسا
16 اسفند 89 11:16
سلام محمد جون خوبی
آفرین که به مامانت تو خونه تکونی کمک میکنی


سلام خاله ممنون آنیسا را ببوس
زينب عشق مامان و بابا
16 اسفند 89 11:56
خسته نباشي


زنده باشی
مامان ماهان
16 اسفند 89 12:51
سلام خسته نباشی عزیزم آفرین که بهمامانت کمک کردی پسر ناز راستی خیلی خیلی ممنونم که راهنماییم کردی دوست داشتی به منم سر بزن وبلاگم (نازدار مامانش)


خواهش میکنم ممنون اگر لطف کنی آدرس وبتو لاتین تایپ کنی حتما میام چشم
مامان فرزانه
16 اسفند 89 13:15
ای بابا بزن بشکون کی به کیه محمد جان خیلی بلا شدیا شیطونی می کنی یا خونه خراب می کنی


سلام خاله کمک میکنم دیگه
مامان ماهان
16 اسفند 89 14:24
دارم سعی میکنم خیلی ممنون که به پیش نمایش اشاره کردی nazdar.niniweblog.com
سارا
16 اسفند 89 15:11
سلام خانمی خسته نباشی می دونم خیلی سخته با بچه ها من دیروز خونه تکونیم تموم شد امروز انگار نه انگار


سلام ممنون چکار کنیم محمد دیگه
محمدرضا
16 اسفند 89 16:13
سلام دوست خوبم ، سلام خاله مهربون ، دوستتون دارم


سلام محمد رضا جان
elka
16 اسفند 89 17:45
این متن و یه ناشناس برام فرستاده: به امام زمان دختری هستم از خوزستان که پزشکان از معالجه ام ناامید شدند شب در خواب حضرت زینب(س) را دیدم در گلویم آب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به 20 نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اعتقاد نداشت کارشو از دست داد، مرد دیگری اعتقاد پیدا کرد 20 میلیون بدست آورد، به دست کسه دیگری رسید عمل نکرد پسرشو از دست داد اگر به بی بی زینب اعتقاد داری این پیامو برای 20 نفر بفرست 20 روز دیگه منتظر معجزه اش باش
مامان فرشته
16 اسفند 89 18:45
سلام مثل اینکه امروز شهر وبلاگامون در امن و امانه هههههههههههه فقط یک نفر صعودی می ره بالا بقیه امروز تعطیلن


سلام واقعا خودش هم باور کرده
مامان روژین
17 اسفند 89 0:48
روژین :سلام به محمد جونی و خاله جونی .
می دونی چیه خاله این روزها سرم خیلی شلوغه دارم خودم رو برای یک کنسرت آماده میکنم .
مامان روژین : سلام به مامانی و گل پسر .
چشم . حتماً . روژین شعرهای زیادی رو بلده بخونه . اگر همکاری کنه و آتیش نسوزونه سعی میکنم تا چند روز دیگه یه شعر دیگه براتون بزارم .


سلام خوبین کجا بلیط را بخریم روژین جان
نسترن
17 اسفند 89 10:15
سلام . خوبی محمد جون؟ توام که عزیزکم شلوغ کار شدی مثل آرین جون. به مامانی کمک کن


سلام باشه چشم خاله
بابا محسن
17 اسفند 89 15:10
ما خونه تکونی میکنیم پرهام خونه تکونی میکنه ... ما خونه تکونی پرهام خونه تکونی میکنه... هر روز کارمونه !


خسته نباشین
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد گیان می باشد