محمدمحمد، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

محمد گیان

مهمانی

1389/12/7 17:04
نویسنده : مامان
1,355 بازدید
اشتراک گذاری


      

سلام گل پسر خوبی دیروز پری روز خونه عمه بودیم میدونی که خدا یه پسر خوشکل بهشون داده. ماه .خدا حفظش کنه

راستش مهمونا که زیاد بودن ولی باور کن اگه ده برابر هم بودن به اندازه تو سر و صدا نداشتن تمام مهمانه سر اسم

گذاشتن کوچولوی عمه بحث میکردن هر کدام یه اسم پیشنهاد می دادن بابات هم میگفت اسمشو بزارن هورام ولی خود

عمه گیر داده بود به هوگر آخه این اسم را خیلی دوست داشت .

روی سخنم با تو ماشالله هزار ماشالله بزنم به  تخته نمیدونم این همه انرژی را ازکجا میاری غذا خوردنت هم که تعریفی    
نداره آخه میگن چی بهش میدین که این همه انرژی داره اینقد بالا و پایین می پره والله ما که چیزی خاصی بهش نمیدم هر چی خودمون می خوریم برای تو هم همینه ولی خوب دیگه چکار کنم  گل پسر عاشقتم

با تمام این حرفها و شلوغیهاو خرابکاریهات  دوسسسسسسسسستت دارم جانمی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

سارا
7 اسفند 89 12:30
قربون اون شیطونیهاش ولی خاله جون مامانی رو اذیت نکنی


سلام خاله چشم
مامان شایلی
7 اسفند 89 17:58
سلام... ممنونم محمد گیان جان...شما هم وبلاگت خیلی قشنگه پسر گلم...
نسترن
8 اسفند 89 14:02
سلام محمد جون خاله. خوبی؟ شنیدم شلوغ کاری شدی ها. البته دسته کمی از آرین جون نداری. مراقب مامانی باش عزیزم


سلام خاله باشه چشم
سارا
10 اسفند 89 10:25
سلام عزیزم خوبی؟ممنونم که به من سر می زنی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد گیان می باشد