محمدمحمد، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

محمد گیان

خاطره سیزده بدر برای دومین بار

1390/1/17 11:40
نویسنده : مامان
1,495 بازدید
اشتراک گذاری


purple pearls

سلام محمد گیان

این پست را دومین بار برات میگذارم چون متاسفانه تو سرور اصلی نی نی وبلاگ اختلال پیش اومده بود و پست حذف شده

بود واقیتش خیلی نگران شدم البته مدیریت سایت نی نی گفتش که به سایت حمله شده یه سری آدم تنگ نظر که چشم

دیدین پیشرفت سایت را نداشتن نمی دونم چی بگم به این آدمها اصلا میشه روی اینها اسم آدم گذاشت خیلی از پدران و مادران توی این سایت با چه شوق و ذوقی دارن خاطرات عزیانشئن را مینویسن بعد یه سری به این راحتی بیان و این کارها را بکنن خجالت بکشید . بگذریم

sweet christmas minnie mouse

خوب محمد جان خدا را شکر دستت که هم خوب شده الحمدو  الله دیگه مشکلی نداره البته دکتر گفته بود که تا چهل روز باید دستت توی آتل بمونه روزی که مهمونها همه خونه خودمان بودن عمو صابر آتل دستت را باز کرد و گفت شکستگی بچه ها زود جوش میخوره و آتل دستت را باز کرد من هم که جرات مخالفت را نداشتم همش خدا خدا میکردم که اتفاقی برات نیفته موقع بازی با بچه ها دستت را نکشند زمین نخوری و هزار فکر دیگه

christmas tree

محمد گیان بعد از دوره مهمونیها و دید و بازدید همه به فکر روز سیزده بودند که چکار کنن و کجا برن خوب ما هم قرار گذاشتیم که با عمه ها و خونه عمو صابر و مادر بزرگ به باغ خودمان بریم و برای این روز هم طبق سنت کردها مادر بزرگ زحمت درست کردن دلمه را هم کشیده اون هم چه دلمه ای خداییش خوشمزه بود دستش درد نکند .

صبح که وسایل را جمع کردیم به طرف باغ حرکت کردیم مردم همه داشتن به طرف بیرون شهر حرکت میکردن وقتی به باغ رسیدیم تو و بابات تمام اطراف و کو ها را گشتین خوب خدا را شکر دیگه بزرگ شدی مردی شدی کوه میری ورزش میکنی و از همه مهمتر گوش شیطون کر بزنم به تخته نشستی مفصل نهارتو خودری فکر کنم خسته شده بودی اخه تو که به این راحتیها غذا نمی خوردی که .

Ring Ring! a monkey with a celly

بعد نهار هم دیگران داشتن بازی میکردن تو هم با دوچرخه ات وسط بازیشون میرفتی  یا اینکه سویچ را میگرفتی میرفتی داخل ماشین شروع میکردی به بوق زدن این شده بود تفریح تو دیگه و اعصاب خورد کردن بقیه یا انیکه هرچی سنگ اون اطراف بود مینداختی داخل استخر بقیه هم به شوخی میگفتن کاش دستش را باز نکرده بودیم ما هم چهار چشمی مواظب تو بودیم که دیگه اتفاقی برات نیفته خدا را شکر اون روز هم کلی خوش گذشت شب هم اتش بزرگی روشن کردیم رقص کردی و بزن بکوب خلاصه کاش همیهشه همه همینجوری دور هم جمع بودن کاش

Dj kitty ;D

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان فرشته
17 فروردین 90 12:13
سلام خوبین
امیدوارم که همیشه بهتون خوش بگذره
خدا رو شکر که دست محمد عزیزم هم خوب شده
محمد جونم دیگه مواظب خودت باش خاله باشه بوسسسسسسس


سلام ممنون
مامان حسین
17 فروردین 90 13:45
سلام
محمد جون چطوره؟انشا... همیشه شاد باشین.[h

سلام ممنون شما خوبین
زينب عشق مامان و بابا
17 فروردین 90 14:51
محمد بهتر شده خدارو شكر


بله بهتره ممنون زینب جانو ببوسسسس
الی
17 فروردین 90 21:14
سلاو محمد جیان چونی ؟شکری خدا دستیشت چا بوه
هر ارزوی سلامتیت بو دکم کوره جوانکم


سلاو زور ممنون
سارا
18 فروردین 90 11:18
سلام محمد جونم وسلام مامان گلش واقعا برای آدمهایی که این کار زشت رو کردن متاسفم مگه اینجا چه خبر؟به قول شما فقط مامان وبابا ها به عشق بچه هاشون این وبلاگ ها رو می نویسن


سلام خاله
نسترن
19 فروردین 90 23:34
سلام محمد جون. خوبی آقا؟ مامان مهربون نمی دونی چقدر وقتی فهمیدم پستای روز قبلم پاک شده بهم ریختم. نمی دونم این آدما چه حسی دارن با این اذیتاشون


خاله نسترن سلام آرین جان چطوره
مامان مريم
20 فروردین 90 0:01
.*..lovelovelo…*
…*..lovelovelove….*
..*.lovelovelovelove…*…............*….*….*
.*..lovelovelovelovelo…*………*..lovel….*
*..lovelovelovelovelove…*….*…lovelovelo.*
*.. lovelovelovelovelove…*….*…lovelovelo.*
.*..lovelovelovelovelove…*..*…lovelovelo…*
..*…lovelovelovelovelove..*…lovelovelo…*
…*….lovelovelolovelovelovelovelovelo…*
…..*….lovelovelovelovelovelovelov…*
……..*….lovelovelovelovelovelo…*
………..*….lovelovelovelove…*
……………*…lovelovelo….*
………………*..lovelo


سلام خاله خوبی
مامان روژین
21 فروردین 90 1:21
سلام . ( هم خوشحال و هم ناراحت )
آخه فینگیلی در آخرین لحظات سال 89 هم نمی تونستی ساکت بشینی ؟ خاله جون آخه تو چقدر زلزله ای ؟ ناراخت نشو ها ولی من نمی تونم مثل بقیه خاله هات لی لی به لالات بذارم .
سلام مامان محمد . چطوری ؟ بنده تازه (به دنیای مجازی سال 90 )تشریف فرما شدم .
سال خوبی داشته باشی و محمد جون هم کمتر اذیتت کنه . الهی آمین .


سلام رسیدن بخیر مرسی
مامان ماهان
21 فروردین 90 9:20
سلام دست پسر گلمون خوب شده ببوسشراستی من لینکت کردم


سلام ممنون من هم شما را لینک میکنم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد گیان می باشد