محمدمحمد، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

محمد گیان

اتفاقات تلخ

با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان انشاء اله روزگار خوش و خرمی را پشت سر گذاشته و بهترین ها را پیش رو داشته باشین . خیلی وقته نتونستم سری به وبلاگ بزنم و مطلبی را بنویسم ، امیدوارم شما همراهان منو به بزرگواری خودتون ببخشین . تو این چند وقت اتفاق عجیبی راداشتیم که بخوام براتون بنویسم خیلیه فقط برای سلامتی محمد دعا کنید. چون محمد دستش توی مدرسه رفته بود توی شیشه تمام رگهای عصب دستش قطع شده بود الان 6 ماه در راه دکتریم. الان خدا رو شکر یه کم بهتر شده بعدا تمام ماجرا را مینویسم و از دکترش دکتر هادی بیگ پور تشکر میکنم. محمد زمستان هم آنفولانزا گرفت خدا خیلی بهش رحم کرد. فعلا. تو رو خدا برای دستش دعا کنید. ...
30 ارديبهشت 1395

در پس هر چه می بینی دریایی برای فکر کردن و آموختن نهفته

 پس هر چه می بینی دریایی برای فکر کردن و آموختن نهفته پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت . بالاخره پرسید : - ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟ پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت : - درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم . می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی . پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید . - اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام . - بستگی داره چطور به آن نگاه کنی . در این مداد ۵  خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می کنی . صفت اول :    &n...
19 مرداد 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد گیان می باشد